شعر نمیتواند هنر جدید را مصادره کند
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۶۴۱۵
ایسنا/خوزستان یک شاعر با طرح این موضوع که شعر نمیتواند هنر جدید را مصادره کند، گفت: دهه اخیر شاهد بحرانی تازه در هنر و ادبیات ایران است که نمیدانم منتقدان، اندیشمندان و فیلسوفان هنر در جهان چگونه به آن مینگرند؟
کریم قیطانیفرد، در گفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: معتقدم این مساله را باید در جامعه هنری خودمان حل و فصل کنیم و اگر جایی اشکال از منابع خارجی یا ترجمه یا تئوریهای خارجی است خودمان آنها را اصلاح کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده کتاب «پسازبان» ادامه داد: این اتفاق از آنجایی شروع میشود که بیشتر هنرمندان ما از جریانهای تازه ادبی اطلاع چندانی ندارند و از آن طرف شاعران هم خبر از احوال جریانهای هنر جدید ندارند و هر کدام به طور جداگانه با آنکه سطح مطالعات عالی و شناخت عمیقی که در حوزه فعالیت خودشان دارند اما نخبگی نگاهشان تنها بسته به حوزه تخصصی خودشان است.
وی یادآوری کرد: از یک طرف شاعران آوانگارد دست به ابداع و نوآوری شعرهایی زدهاند که بر پایه فرم نوشتاری و جنبه دیداری زبان است که از قضا عده این شاعرها و جریانهای شعری که پایهریزی کردهاند کم نیستند. کارهایی مثل سطرهای پلکانی در شعر، بازی با فرم کلمات، بهکارگیری علایم نگارشی، شیوه نوشتاری کانسپتچوال، پرفورمنس زبان، اینستالیشن زبان و غیره از جمله شیوههای این دسته از شاعرها است.
از منظر قیطانیفرد این دسته شاعران همه از نخبهگان و نوآوران ادبیات هستند که بر ادبیات ایران و جهان و تئوریهای آن تسلط کافی دارند اما در عین حال گفت: خروجی این شیوههای نگارش ادبی جریانهایی تحت عناوین شعر فراسپید، شعر فرازبان، شعر دیداری، شعرگرافی، شعر کانکریت، فتوشعر حجمی، شعر خواندیدنی، شعر اجرایی، شعر شنودیداری و غیره که تعدادشان کم نیست؛ هستند.
این شاعر با اشاره به اینکه گروه هنر و زبان در حدود سال ۱۹۶۷ در بریتانیا توسط تری اتکینسون (متولد ۱۹۳۹)، دیوید بینبریج (متولد ۱۹۴۱)، مایکل بالدوین (متولد ۱۹۴۵) و هارولد هرل (متولد ۱۹۴۰) تاسیس شد، افزود: این گروه نسبت به آنچه در آن زمان به عنوان جریان اصلی هنر مدرن بود انتقاد داشتند و معتقد بودند زبان نیز به عنوان یک متریال هنری میتواند مورد کاربرد هنرمندان باشد. اولین شماره نشریه تحت عنوان هنر زبان {مجله هنر مفهومی (جلد ۱، شماره ۱) }در می ۱۹۶۹ منتشر شد.
وی به همین موضوع اضافه کرد: در سال ۱۹۷۲ این گروه فهرست ۰۱ را ایجاد کرد که شامل ۳۵۰ متن بود. این متون «بر اساس انتقاد منطقی و ایدئولوژیکشان نمادی شد تا یک فعالیت و جریان هنری به خودی خود مطرح شود. گروه هنر و زبان آثارشان در نمایشگاههای بینالمللی Documenta ۵ در سال ۱۹۷۲ به نمایش گذاشته شد.
این منتقد ادبی معتقد است: مشکل از اینجا شروع میشود که جریان هنرِ زبان که زیرشاخه هنر جدید است یک جریان هنری بینالمللی است که به سرعت در جهان طرفداران زیادی پیدا کرد و از دل آن جریانهای دیگر هنری بیرون آمد که متریال هنر آنها کلمه، متن، جملات و نگارش زبان است. این جریان هنری نیز کارهایی مثل بازی با فرم کلمات، بهکارگیری علایم نگارشی، شیوه نوشتاری کانسپتچوال، پرفورمنس زبان، اینستالیشن زبان را بدون هیچ محدودیتی بهکار میگیرند تا یک اثر هنری نوشتاری و دیداری را خلق کنند.
قیطانیفرد عنوان کرد: هماکنون بسیاری از شاعران ما دانسته یا نادانسته این شیوه و سبک دیداری هنر جدید را در ادبیات به عنوان شعر معرفی میکنند و ادعای نوآوری ادبی دارند؛ چنانکه من در اوایل دهه ۹۰ اولین مجموعه از هنرِ زبان را تحت عنوان «کمی اندیشه» که شامل ۱۰۰ اثر هنر جدید است را منتشر کردهام. اما «کمی اندیشه»؛ آیا این نوع دیداری از شیوههای نگارش هنر زبانی را امروز با اطلاع از جریانهای آوانگارد هنر جدید می توان گفت شعر است یا خیر؟
وی بر این باور است که شعر در ماهیت خودش هنر کلامی گفتاری و شنیداری است. من اگر شعری را برای مخاطبانم بخوانم آنچه را که میشنوند دریافت میکنند، بازیهای نگارشی که جنبه دیداری دارند در خواندن شعر اصلا قابل انتقال نیستند. چرا باید اصرار داشته باشیم آنچه که جنبه دیداری دارد شعر و ادبیات است؟ من اگر یک کلمه را به شکل یک امضا بنویسم این هنر جدید و هنر زبان است نه شعر و ادبیات!
این شاعر مطرح کرد: آیا جهان به ما نمیخندد اگر یک پرفورمنس با کلمات داشته باشیم و ادعای نوآوری ادبی کنیم؟ اگر اینستالیشن با متریال واژهها، جملات و متن داشته باشیم بهجای آنکه واقعیت هنر جدید و هنر زبان را نشان بدهیم؟ آیا این مصادره هنر جدید به دست ادبیات نیست؟
قیطانیفرد تصریح کرد: من فکر میکنم این مشکل بسیار بزرگی است که گریبانگیر ادبیات و هنر ایران شده است که برای هر ۲ حوزه بسیار چالش برانگیز است و دعوای بزرگی درپی دارد. در این میان به عنوان کسی که سالهاست هم در هنر و هم در شعر کار میکند پیشنهادم این است که اگر از جریانهای هنر جدید اطلاعی نداریم تحقیقاتی بینارشتهای را آغاز کنیم، اگر اطلاع داریم هر چیزی را بر سر جای خودش بگذاریم، چراکه شعر نمیتواند هنر جدید و هنر زبان را مصادره کند.
عبدالکریم قیطانیفرد (متولد ۱۳۶۶) شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مخترع ساکن دزفول است. او صاحب ۲ مجموعه شعر، ۲ اختراع و دهها مقاله است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری شعر شاعر هنر جديد استانی اجتماعی استانی شهرستانها استانی سیاسی دهه فجر 1402 جریان هنر هنر زبان هنر جدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۶۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتابها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیفهای خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچهها فقط به دنبال کتابهای ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.
وی افزود: همچنین گستردگی سبکهای ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستانهای تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث میشود تا بچهها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیتها برای نویسندگان نیز بهوجود میآید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچهها را به سمت خود جلب کنند.
نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی میکنم تجربههای میدانی زیاد داشته باشم و با بچهها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچهها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جاییکه کودکی میبینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکسالعملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی میکنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرفزدنشان تا چه اندازه نسبت به بچههای دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی میکنم کتابهای پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا در فیلمها، انیمیشنها یا حتی بازیهای رایانهای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچهها به سمت آنها جلب میشوند.
جعفری به چگونگی ترغیب بچهها برای مطالعه و فرهنگسازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهمترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر میکنم رسانهها حرف اول را در این میان میزنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گستردهای وجود دارد، چه در شبکههای داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالیکه برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر میکنم سهلالوصولترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینهبر است، اما رسانههای داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار میآید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه میبینیم، غیر از کتاب.
وی ادامه داد: از سویی فکر نمیکنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم میگذرانند و میتوان برای آنها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچهها ایجاد شود.
ایننویسنده گفت: ناشران به دنبال کتابهایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برایشان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دستشان نماند. اما کتابهایی که ادبیات خالص هستند و به جشنوارههای داخلی و خارجی راه پیدا میکنند هر روز کمرنگ و کمتعداد شدهاند و این را من از سفارشهایی که به خودم ارائه میشود، میبینم. ناشر از من میخواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق میافتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش میخواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.
کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند